×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

ادبی و عرفانی

ادبی و عرفانی

× !-- begin pichak.net fall hafez --center=text/java src=http://pichak.net/blogcod/falehafez/js/19//center!-- end pichak.net fall hafez --div style=display:nonea href=http://pichak.netفال حافظ/a/div !-- www.pichak.net -- language=java1.2 disableselect(e){ return false } reenable(){ return true } //if ie4+ document.onselectstart=new (return false) //if ns6 if (window.sidebar){ document.onmousedown=disableselect document.=reenable } /!-- www.pichak.net --p align=centerfont face=tahoma style=font-size: 9pta target=_blank href=http://www.pichak.netspan style=text-decoration: noneجاوا اسكریپت/span/a/font/p!-- www.pichak.net --
×

آدرس وبلاگ من

khodayeman.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/ali1347m

روزه را

روزه را ،از پی بوسیدن لبهایش،شکستم

بر سر سفره رنگین رخش ، تا که نشستم

 چشم: بادام و تنش: یاس و لبش : توت سنندج

 باغبان،آخر عمری ،چه گلی داد، به دستم

 سینه اش " میوه ممنوعه" و من : زاده "آدم"

 آنقدر وسوسه ام کرد ، که با شاخه شکستم

  زخمه بر تار دلم می زد و با زخمه او ، من

 بیخود از خود شدم ،آشفته شدم، زود گسستم

 دو سه پیمانه زدم، از می چشمان خرابش

 ولی افسوس !نشد سیر ، دل باده پرستم

 کاش!آن لحظه ، زمان از حرکت وا می ماند ، آه !

یا من آن لحظه ، بدنیای دگر ، می پیوستم

 چند سالی است ، که آن صبح دل انگیز ، گذشته ست

 من هنوزم که هنوز است از آن خاطره مستم 

یکشنبه 5 دی 1389 - 3:55:44 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم